قدرت نرم پكن به اندازه قدرت سخت آن پذيرفته نشده است
چين در حال برندسازي دوباره از خود براي غرب
اندرو هاموند/ رويترز
چين مثل شركتي كه بايد استراتژيهاي خود را براي مشتريان و بازار تغيير دهد، در حال بازسازي مجدد برند خود در سطح جهان و بهخصوص در مقابل غرب است. با شركت سپاهان همراه ارائه دهنده خدمات ترخيص كالا ، واردات كالا از چين ، واردات كالا از دبي و حمل هوايي و حمل دريايي كالا همراه شويد.
در آخرين سخنراني شي جينپينگ كه در اجلاس عمومي سازمان ملل متحد برگزار شد، اين برندسازي مجدد مشهود بود. در كنار شركت در اين اجلاس كه اولين سخنراني شي در مجمع عمومي سازمان ملل به حساب ميآمد، او با بسياري از مقامات امريكايي ديدار كرد و سفرش بسيار مورد توجه قرار گرفت؛ بهخصوص به اين دليل كه همچنان نگرانيها درباره سلامت اقتصاد چين ادامه دارد.
با اين حال، دليل تمركز بينالمللي بر ديدارهاي رئيسجمهور چين، امري بود كه در پس پرده قرار داشت؛ بعد از گذشت ۶۶ سال از بنيانگذاري جمهوري خلق چين، اين كشور از اهميت بينالمللي بالايي برخوردار است. در زمانهاي كه چين تنشهاي مهمي را در روابط چندسطحي خود تجربه ميكند، موضوعات مورد بحث شي در مجمع عمومي سازمان ملل به اقتصاد و امنيت مربوط بود؛ اقتصاد چين كه با سقوط ارزش يوان مقارن شده، يكپارچگي اقتصادي آسيا- اقيانوسيه، مسئله امنيت منطقهاي در آسيا و فراتر از آن كه شامل جنوب درياي چين هم ميشود و حملات سايبري به امريكا. بهويژه طرف مالي اين معادله بسيار تحت فشار قرار دارد؛ بازار سهام جهان در تابستان بر اثر نبود اعتماد به اقتصاد چين بسيار تكان خورده بود. اقتصاد چين ممكن است امسال بدترين وضعيت خود را در ربع قرن اخير تجربه كند.
با اين اوضاع و احوال، شي به گردهمايي سازمان ملل آمده بود تا جهان را دوباره درباره قدرت اقتصاد كشور مطمئن كند. او در سفر خود به امريكا به بهانه اين اجلاس، تمام تلاش خود را انجام داد كه مدل جديد ارتباط بزرگ قدرت با ايالات متحده را معرفي كند. به گفته شي، «هردو كشور بايد به منافع اصلي يكديگر ياري برسانند، از محاسبه استراتژيك اشتباه پرهيز كنند و بهدرستي تفاوتها را مديريت و كنترل كنند» تا بتوانند از درگيريهاي تجربهشده بين قدرتهاي بزرگ در گذشته بپرهيزند. اينها اهداف جسورانه طراحيشدهاي است كه هنوز و هماكنون بدون تعريف روشني، تنها پشت سر نطقها پنهان شده است. آنچه كه روشن است، اين است كه شي تشخيص داده است افزايش قدرت چين نيازمند اين است كه درك و توجه بينالمللي بهتر اين كشور زيربناي مناسبات آن را با جهان تشكيل دهد.
يكي از نتايج ادامه مسير چين در داشتن شهرت و آوازه بينالمللي، با وجود كاهش اخير سرعت رشد اقتصادي اين كشور، اين بوده است كه تلقيها از چين بسيار تغيير كرده است؛ بهخصوص از سال ۲۰۰۸ كه بحران مالي جهاني اتفاق افتاد، هم نخبگان سياسي و عموم جهان به طور وسيعي شروع به باور اين امر كردند كه پكن در وضعيت تبديل به يك ابرقدرت بوده يا هست و در برخي موارد، جايگزين واشنگتن در مقام ابرقدرت پيشرو جهان شده است. پكن معمولا از اينكه مقامات خارجي قدرت چين را تاييد كنند، استقبال ميكند. با اين حال، چنين روندي هميشه مثبت نبوده چون افزايش آوازه چين اضطراب را در برخي از كشورها كه هماكنون شامل امريكا نيز هست، بيشتر ميكند. به طور كلي، امريكا و عقايد بينالمللي وسيعتر، بيشتر تمايل دارند كه به صعود چين در قالب كشوري با قدرت اقتصادي در حال توسعه نگاه كنند. اين امر يكي از دلايلي است كه شي سفر خود را در اجلاس عمومي سازمان ملل به امريكا گسترده كرد و از سياتل و واشنگتن ديدن كرد؛ دو ايالتي كه بيشتر از ديگر ايالتهاي امريكا از چين به آنجا كالا صادر ميشود.
با اين حال، وقتي كه بحث از منشور قابليتهاي نظامي چين به ميان ميآيد، استقبال از سوي كشورهاي ديگر چندان موافقتآميز نيست و اين مايه نگراني خود چين هم هست؛ از زاويه نگاه پكن، وقتي كه تلقي كشورهاي ديگر از چين به عنوان يك عامل فزاينده نگراني امنيتي افزايش يابد، اين امر خطري براي گسترش يافتن كسري قدرت نرم جهاني چين خواهد بود. براي اينكه چنين تلقياي پيش نيايد چين در سالهاي اخير ميلياردها دلار براي ايجاد جذابيتهاي بينالمللي خرج كرده و در اين كار به موفقيتهاي مهمي نيز دست پيدا كرده است؛ اين جذابيتها شامل بازيهاي المپيك ۲۰۰۸ پكن بوده كه تصوير چين را در سطح بينالمللي بهبود بخشيد. با اين حال، قدرت نرم اين كشور به اندازه قدرت سخت آن، مثل اقتصاد و امور نظامي، بهبود نيافته است.
حتي اگر چين بتواند حقيقتا تصوير خود را تغيير دهد، نياز دارد كه در بسياري مسائل ديگر همچنان تلاش كند. شايد سختترين مانع شكاف مهم بين فرهنگ جذاب، داشتههاي سنتي و مدرن آن با ديگر كنشهاي رژيم كمونيستي چين باشد. در هر حال، چين بايد بر اين مسائل فائق آيد و به نظر ميرسد كه رئيسجمهور اين كشور در حال برندسازي دوباره آن است.