شركت سپاهان همراه

اغلب طرفين قرارداد از روشهاي تجاري مختلف كشور مقابل بي اطلاع هستند. اين موضوع مي‌تواند موجب سوء تفاهم اختلاف و دعوي حقوقي و اتلاف وقت و پول ناشي از آنها شود.

استفاده از اصطلاحات تجاري بين‌المللي از قبيل FOB يا CIF در قراردادهاي فروش بين‌المللي بسيار رايج است به نحوي كه امروزه كمتر قرارداد خريد و فروشي پيدا مي‌شود كه فاقد ارجاع به اين اصطلاحات باشد. اتاق بازرگاني بين‌المللي براي اولين بار عبارات و اصطلاحات مزبور را گردآوري و تحت عنوان «اصطلاحات تجاري بين‌‌المللي (اينكوترمز)» منتشر كرد. از آن به بعد مرتب اين اصطلاحات تكميل و به روز شده است. هرچند برخي پيش بيني مي‌كردند كه نيازي به اصلاح اينكوترمز ۲۰۰۰ نيست و احتمال انتشار نسخه جديد نمي‌رفت، اتاق بازرگاني بين‌المللي در اواسط سپتامبر ۲۰۱۰ نسخه جديد اينكوترمز را منتشر كرد.
گروه E – نقطه عزيمت درمبدأ .كه به موجب آن فروشنده تنها بايد كالا را در محل كار خود در اختيار خريدار گذارده وكليه هزينه هاي حمل ازدرب كارخانه تا بندروهمچنين كرايه بين المللي برعهده خريدارقرار گيرد.

گروه F – فروشنده قسمت اعظم كرايه را پرداخت نمي كند و بموجب آن مقرر مي گردد كه فروشنده كالا را به شركت حمل تعيين شده از طرف خريدار تحويل دهد.

گروه C – فروشنده قسمت اعظم كرايه را پرداخت مي كند. بر اين اساس فروشنده موظف است قرارداد حمل كالا را بدون قبول مسئوليت منعقد كرده، بدون اينكه خطر از ميان رفتن يا آسيب ديدن كالا را بپذيرد .

گروه D – نقطه ورود كالا كه به موجب آنها فروشنده هزينه ها و خطرهاي متوجه كالا را تا رسيدن به مقصد تقبل مي كند.

گروه E نقطه عزيمت درمبدأ بوده و تنهاشامل يك مورداست:

EXW مخفف اصطلاح EX Works ، تحويل كالا در محل كار فروشنده است.

گروه F- تحويل كالا به خريدار بدون پرداخت كرايه حمل در مبدأ شامل :

FCA مخفف اصطلاح Free Carrier ،تحويل كالا در محل مقرر به حمل كننده

تعريف : تحويل كالا به حمل كننده در مبدأ ( تحويل كالا داخل كاميون ، ريل و هواپيما) . با توجه به اينكه محل تحويل كشور خريدار باشد ، بارگيري با خريدار است و نقطه ريسك مي‌باشد. هزينه حمل و بيمه با خريدار است. عقد قرارداد حمل و بيمه با خريدار (نه الزاما).

FAS مخفف اصطلاح Free Alongside Ship به معناي تحويل كالا در كنار كشتي است.

تعريف : تحويل كالا در كنار كشتي در مبدأ. محل خاتمه ريسك فروشنده كنار كشتي در بندر است. هزينه حمل و بيمه با خريدار است. عقد قرارداد حمل و بيمه و بازرسي با خريدار است.

FOB مخفف اصطلاح Free On Board ، تحويل كالا روي عرشه كشتي

تعريف : تحويل كالا در عرشه كشتي در مبدأ. فروشنده وقتي كالا را از روي نرده كشتي عبور داد ريسك خود را خاتمه داده‌است. هزينه حمل و بيمه با خريدار است. عقد قرارداد حمل از بندر تحويل و بيمه و بازرسي با خريدار است.

گروه C :تحويل كالا در مبدأ به خريداربا پرداخت كرايه حمل شامل :

CFR مخفف اصطلاح غير مجاز مي باشدt and Freight به معناي قيمت كالا و كرايه تا بندر مقصد

تعريف : ارزش و كرايه حمل تا مقصد . c&f سابق است ولي مخصوص حمل دريايي .
كالا وقتي از روي نرده كشتي عبور مي‌كند (بارگيري مي‌شود) مسئوليت فروشنده خاتمه ميابد .هزينه بيمه با خريدار است .هزينه حمل با فروشنده‌است .عقد قرارداد بيمه با خريدار است .و عقد قرارداد حمل با فروشنده .

CIF مخفف غير مجاز مي باشدt, Insurance and Freight بمعناي قيمت كالا، بيمه و كرايه تا بندر است

تعريف : ارزش ، بيمه و كرايه حمل تا مقصد. مخصوص حمل دريايي مي‌باشد. كالا وقتي از روي نرده كشتي بارگيري مي‌شود مسئوليت فروشنده خاتمه ميابد. هزينه حمل و بيمه با فروشنده‌است. عقد قرارداد حمل و بيمه با فروشنده‌است.

CPT مخفف Carriage Paid To به معناي پرداخت، كرايه حمل كالا تا مقصد است

تعريف : تحويل با پرداخت كرايه حمل تا مقصد. حمل مركب ولي بيشتر براي طرق زميني يا هوايي استفاده مي‌شود. ريسك و مسئوليت فروشنده زماني كه كالا را تحويل اولين حمل كننده مي‌دهد خاتمه ميابد. هزينه حمل با فروشنده تا نقطه معين طبق قرارداد. هزينه بيمه خريدار. عقد قرارداد بازرسي با خريدار است.

CIP مخففCarriage and Insurance Paid to بمعناي پرداخت، كرايه حمل و بيمه كالا تا مقصداست

تعريف : تحويل با پرداخت كرايه حمل و بيمه تا مقصد. روش حمل مركب مي‌باشد. ريسك و مسئوليت فروشنده زماني كه كالا را به نقطه توافق شده مي‌رساند خاتمه ميابد. هزينه بيمه و حمل با فروشنده‌است. عقد قرارداد بيمه و حمل با فروشنده‌است. عقد قرارداد بازرسي با خريدار است.

گروه D – نقطه ورود كالا
DAF مخفف اصطلاح Delivered At Frontier، به معناي تحويل كالا در مرزتوافق شده است.
« تحويل در مرز » به معناي آن است كه وظيفه ي فروشنده در مورد تحويل كالا هنگامي به پايان مي رسد كه كالا را براي صدور ترخيص كند و در نقطه و محل تعيين شده در مرز، اما قبل از مرز گمركي كشور همجوار، در اختيار بگذارد. اصطلاح « مرز» را مي توان براي هر مرزي از جمله مرز كشور محل صدور به كار برد. بنابراين اهميت حياتي دارد كه مرز مورد نظر همواره با ذكر نقطه و محل، دقيقاً در اصطلاح تعريف شود. اين اصطلاح عمدتاً در حمل نوع راه آهن يا جاده اي استفاده مي شود، ولي براي هر نوع حملي مي توان آن را به كار برد.

DES مخفف اصطلاح Delivered Ex Ship ، به معناي تحويل كالا روي عرشه كشتي در بندر مقصد است.

به اين معنا است كه وظيفه ي فروشنده در مورد تحويل هنگامي به پايان مي رسد كه كالا را قبل از ترخيص براي ورود، در بندر در مقصد تعيين شده، روي عرشه كشتي در اختيار خريدار قرار دهد. فروشنده بايد كليه ي هزينه ها و خطرات ناشي از آوردن كالا به بندر مقصد تعيين شده را تقبل كند. اين اصطلاح را فقط براي حمل دريائي يا آبراه داخلي مي توان به كار برد( اينكوترمز).

DEQ مخفف اصطلاح Delivered Ex Quay ، به معناي تحويل كالا روي اسكله در بندر مقصداست.

به اين معنا كه وظيفه ي فروشنده در مورد تحويل كالا هنگامي به پايان مي رسد كه كالا را پس از ترخيص براي ورود در اسكله ( بارانداز) بندر مقصد تعيين شده، در اختيار خريدار قرار مي دهد. فروشنده بايد كليه مسئوليت ها و هزينه ها شامل عوارض، ماليات و ساير مخارج تحويل كالا را در اين محل تقبل كند. اين اصطلاح فقط براي حمل دريائي يا آبراه داخلي مي توان به كار برد ( اينكوترمز).

DDU مخفف اصطلاح Delivered Duty Unpaid ، به معناي تحويل در مقصد بدون پرداخت حقوق و عوارض گمركي است.

DDP مخفف اصطلاح Delivered Duty Paid ، تحويل در مقصد با پرداخت حقوق و عوارض گمركي است.